حضرت خدیجه پانزده سال قبل از عام الفیل وشصت وهشت سال قبل ازهجرت نبوی در شهر مکه دیده به جهان گشود وپس ازشصت وپنج سال زندگی با شرافت وفضیلت سرانجام در تاریخ دهم رمضان سال دهم بعثت و سه سال قبل ازهجرت رسول خدا به مدینه به لقاءالله پیوست .
نام او خدیجه ،و کنیه اش «ام هند» نام پدرش « خویلد ابن اسد » ونام مادرش « فاطمه دخترزائدة بن الاصم»می باشد.1
پدر ومادر خدیجه با چند واسطه به « لویّ بن غالب» می رسد که جدّ اعلای پیامبر خداست و مادرمادر خدیجه «هاله» دختر عبدمناف از اجداد پیامبر اسلام است. بنابراین خدیجه هم از طرف پدر وهم از سوی مادرش با پیامبر اسلام هم نسب می باشد. 2
ب: ازدواج خدیجه
خدیجه به وسیله قرابت فامیلی با رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم ) از یک طرف و ملاحظه اخلاق حمیده او در بازرگانی ازطرف دیگر ، وشنیدن اخباررسالت از علمای یهود ونصاری ازسوی سوم ، عاشق دلباخته معنوی پیامبر بود و گاهی در این را ه گریه می کرد ! و در شب هایی خواب به چشم اوفرو نمی رفت . ولذا مشکل خود را با پسر عمویش که عالم برجسته نصارا بود در میان گذاشت، او دعایی نوشت ، وخدیجه آن را زیر بالشش گذاشت و شبانه در عالم خواب پیامبر را دید ، وآینده برایش روشن شد ، و چون چشم برگشود دیگربه خواب نرفت و سرانجام کنیزش نفیسه دختر ــــ وبه قولی خواهرش را به سراغ پیامبر فرستاد و رسماً در خواست ازدواج کرد.3
خدیجه با تلاش پیگیروتمهید مقدمات عاقلانه ، به ویژه با تدبیر پسر عمویش، ورقة بن نوفل ، سرانجام به مقصود خود رسید ، و فرزندان هاشم را که ستارگان حجاز بودند به خانه خود جذب کرد ، آنان در حالی که رسول خدا را با تمام عزت واحترام در میان گرفته بودند ، برای اجرای عقد به حضور خدیجه رسیدند ، و خطبه عقد با یک برنامه جالب اجراشد وپس از مراسم ، یادگار عبدالله در کنار عمویش ابوطالب عازم خانه پیشین گشت ، ولی خدیجه همراه با مهرومحبت ویژه دامن محمد را گرفت و گفت « سیدی !إلی بیتک فبیتی بیتک و أنا جاریتک !؛ای مولایم ! بیا به خانه خودت ، خانه من خانه تواست ، و من نیز کنیز تو هستم .»4
خدیجه به این طریق زندگی مشترک خود را با آن حضرت شروع کرد .
درعصرجاهلیت که وجود زن پاکدامن بسیار کم بود، وبسیاری اززنان به انحراف های عصر جاهلی آلوده بودند، حضرت خدیجه به خاطر قداست و پاکی در همه ابعاد ، به عنوان « طاهره» [پاک سرشت وپاک روش]خوانده می شد
ج : القاب خدیجه قبل از اسلام
القاب خدیجه (سلام الله علیها ) قبل از اسلام بسیار بوده است که کتابهای بسیاری در مورد آن سخن رانده اند و از جمله القاب عبارتند از:
1.حضرت خدیجه (سلام الله علیها )قبل از ولادت ، درکتاب آسمانی انجیل که بر حضرت عیسی نازل شد به عنوان ـ بانوی مبارکه و همدم مریم در بهشت » یاد شده است ، در آنجا که در توصیف پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله ) خطاب به عیسی چنین آمده:
(نسله من مبارکة ، وهی مونس أمک فی الجنة)5
«نسل او از مبارکه (بانوی پربرکت) است که همدم مادرت مریم در بهشت می باشد »
2.درعصرجاهلیت که وجود زن پاکدامن بسیار کم بود، وبسیاری اززنان به انحراف های عصر جاهلی آلوده بودند، حضرت خدیجه به خاطر قداست و پاکی در همه ابعاد ، به عنوان « طاهره» [پاک سرشت وپاک روش]خوانده می شد.
3 . ونیز شخصیت خدیجه در همان عصر آن چنان چشمگیر و مورد احترام خاص وعام بود که اورا با عنوان «سیده نسوان» [سرور زنان ] می خواندند.6
فصل دوم : فضایل خدیجه درقرآن و روایات
الف: ایمان و فداکاری خدیجه
خدیجه زنی با فضیلت ودارای کمالات علمی و معنوی بود ، ودر اثر معاشرت با پسر عمویش که عالمی دانا و دانشمند بود وبه رسالت پیامبر خدا در آینده ایمان داشت. می دانست که رسول خدا به پیامبری خواهد رسید.
خدیجه ازعلمای دیگر یهود ونصارا نیز سخنانی در تأیید نبوت پیامبر شنیده بود، وازهمه مهم تر در سفر بازرگانی آن حضرت به سرزمین شام ازطریق غلامش« میسره» که همراه کاروان بود، اطلاعات زیادی از کرامات و معجزات آن بزرگوار شنیده وبر عشق وایمانش افزوده بود. لذا با ورقة بن نوفل رازدل گشود وخواهان وصلت با پیامبر شد .
همه اینها حاکی ازایمان خدیجه به رسالت پیامبر بود که سالها قبل ازبعثت آن حضرت اتفاق افتاده ، لذا پس از مبعوث شدن به رسالت الهی نخستین شخصی که به وی ایمان آورد خدیجه بود.7
امیر مؤمنان در «خطبه قاصعه»می فرمایند : روزی که رسول خدا به پیامبری رسید،نور اسلام به هیچ خانه ای وارد نشد جز به خانه پیامبر وخدیجه که من سومین نفرآنان بودم که نور وحی و رسالت را می دیدم و عطر نبوت را استشمام می کردم .8
خدیجه ازنظر ایمان وعقیده به جایی رسیده بودکه خدا وپیامبر و ملائکه اورا دوست داشتند ،وبر ایمان اومباهات می کردند ، واو را افضل زنان پیامبر و جزء برترین زنان عالم و جهان معرفی می نمودند !
خدیجه زنی است که پیامبر خدا در حق او می گوید :ای خدیجه!خداوند متعال هر روز به وجود توچندین بار به ملائکه اش مباهات می کند .9
آری !خدیجه زنی بود که در اثر ایمان و فداکاری به جایی رسید که خداوند به اوسلام رساند . اونه تنها این همه ناملایمات را تحمل کرد،بلکه تمام تلخی های سیاسی واجتماعی آن روز را که قلب نازنین پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله وسلم ) را مجروح می ساخت ترمیم نمود ، و وی رادر ادامه سیرالهی اش یاری داد، ومایه آرامش شوهر گشت!
ب:خدیجه در قرآن
حضرت خدیجه نخستین ام المؤمنین است که در قرآن مجید به عنوان یکی از زنان پیامبر مورد توجه است، وبه طور شخصی نیز در سوره «ضحی» آیه هشتم به نام واوصاف او اشاره گردیده است.
قبلا خاطر نشان گردید که حضرت خدیجه قبل ازازدواج با پیامبر ثروتمند ترین شخص جزیرة العرب بود، وحدود هشتاد هزار شتر داشت و کاروانهای تجارتی اوشب و روز در طائف ویمن وشام ومصر وسایر بلاد در حرکت بودند، برده های بسیار داشت، که به تجارت اشتغال داشتند.
حضرت خدیجه پس از ازدواج با پیامبر همه اموالش را قبل از اسلام وبعد از آن ، در اختیار پیامبر گذاشت ، تا آن حضرت هرگونه که خواست آن اموال را در راه خدا به مصرف برساند، به گونه ای که پیامبر که فقیربود بی نیاز شد ، وخداوند درمقام بیان نعمتهای خود به پیامبر اکرم از جمله می فرماید:10«و وجدک عائلا فأغنی ؛ خداوند تو را فقیر یافت و بی نیاز نمود»11
این که نام وی درآدرس مذکور درقرآن مجید مورد عنایت قرار گرفته ، در تفسیرهای عامه و خاصه ودر روایات اهل بیت آمده است، و تصریح کرده اند که مراد از « بی نیازساختن پیامبر » مال و بخشش خدیجه بود که همه را در طبق اخلاص گذاشته وبرای پیشرفت دین مبین اسلام دراختیار پیامبر قرار داد.12
ج:خدیجه در روایات
در روایت اسلامی از طریق شیعه واهل تسنن نقل شده، اززبان پیامبر وامامان معصوم در شأن ومقام ارجمند ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) سخن فراوان با تعبیرات گوناگون به میان آمده است .
دراینجا نظرشما را به نمونه هایی ازآن گفتار جلب می کنم .
1. پیامبر (صلی الله علیه و آله )فرمود: جبرئیل نزد من آمد و گفت : ای رسول خدا!این خدیجه است ، هرگاه نزد تو آمد، براواز سوی پروردگارش واز طرف من ، سلام برسان:
«وبشرها ببیت فی الجنة من قصب لاصخب ولانصب »
«و او را به خانه ای از یک قطعه (اززبرجد ) در بهشت که در آن رنج ونا آرامی نیست ، مژده بده »13
2.پیامبر اکرم درتفسیر (آیه 27مطففین ) «عیناً یشرب بها المقربون ؛ همان چشمه بهشتی که مقربان از آن می نوشند»
فرمود:
«المقربون السابقون؛رسول الله ، وعلی بن ابیطالب و الائمة، وفاطمه بنت محمد ؛»
«از مردان بسیاری به حد کمال رسیدند ، واز زنان به درجه آخر کمال نرسیدند مگر چهار زن که عبارتند از : آسیه ،مریم ، خدیجه ، فاطمه »14
3.امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود:
«سادات نساء العالمین اربع: خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد وآسیه بنت مزاحم ومریم بنت عمران ؛ »
« سرور بانوان دو جهان چهار بانو است که عبارتند از :خدیجه ، فاطمه ، آسیه و مریم »15
پیام این روایات این است که به رازهای عظمت مقام این بانوی ارجمند پی ببریم ، وشایستگی های اورا بشناسیم، واز او درمسیر تکامل به عنوان برترین الگو، پیروی کنیم .
د:خدیجه همسر رسول خدا در دنیا و آخرت
پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم ) فرمود:
«اشتاقت الجنة إلی أربع من النساء : مریم بنت عمران و آسیة بنت مزاحم زوجة فرعون وهی زوجة النبی ،فی الجنة »
«و خدیجه بنت خویلد زوجة النبی فی الدنیا وآلاخرة وفاطمه بنت محمد »16
بهشت مشتاق چهار زن است : 1ـ مریم دختر عمران 2ـ آسیه دختر مزاحم ـ همسر فرعون ، که همسر پیامبر در بهشت است . 3ـ خدیجه دختر خویلد همسر رسول خدا در دنیا وآخرت 4ـ فاطمه دختر محمد (صل الله علیه واله وسلم)
هـ :خدیجه درآئینه معراج پیامبر
طبق پاره ای ازنقل ها ، معراج پیامبر از خانه خدیجه (علیها سلام )آغاز شد و باز گشت آن نیز در خانه خدیجه روی داد.
روایت شده : امام باقر (علیه السلام ) فرمود: «جبرئیل مرکب براق را شبانه کنار درخانه خدیجه آورد و در آن خانه به محضر رسول خدا رسید ،آن حضرت را از خانه بیرون آورد و بر مرکب براق سوار نموده واز مکه به سوی بیت المقدس سیر داد...»
مطابق پاره ای از شواهد وقراین ، پیامبر هنگام مراجعت ازمعراج نیز در خانه خدیجه فرود آمد .17
برای اینکه به مقام درخشان حضرت خدیجه دررابطه با مسأله معراج پیامبر بیشترپی ببریم نظرشمارا به روایت زیر جلب می کنم .
سلام خدا بر خدیجه : ابوسعید خدری می گوید: رسول خدافرمود: وقتی که در شب معراج ، جبرئیل مرا به سوی آسمانها برد و سیر داد،هنگام مراجعت به جبرئیل گفتم : «آیا حاجتی داری؟» جبرئیل گفت: « حاجت من این است که سلام خدا و سلام مرابه خدیجه برسانی »پیامبر (صلی الله علیه وآله) وقتی که به زمین رسید ، سلام خدا و جبرئیل را به خدیجه ابلاغ کرد. خدیجه گفت «ان الله هو السلام ، وفیه السلام ، الیه السلام ، وعلی جبرئیل السلام ؛ همانا ذات پاک خدا سلام است، واز او است سلام ، وسلام به سوی او باز گردد و برجبرئیل سلام باد.»18
این مطلب بیانگر اوج مقام حضرت خدیجه در پیشگاه خدااست.
و:آوردن کفن از سوی خدابرای خدیجه
در کتاب «الخصائص الفاطمیه» نقل شده : طبق روایت مشهور هنگامی که حضرت خدیجه رحلت کرد، فرشتگان رحمت از جانب خداوند کفن مخصوصی برای خدیجه نزد رسول خدا آوردند واین علاوه بر اینکه مایه برکت برای خدیجه بود،مایه تسلی خاطررسول خدا گردید. وبه این عنوان تقدیر وتجلیل جالبی از طرف خداوند؟ حضرت خدیجه به عمل آمد.
پیامبر اکرم پیکر مطهرحضرت خدیجه را با آن کفن پوشانید.سپس جنازه او را با همراهان به سوی قبرستان معلی بردند تا در کنار مادرش حضرت آمنه به خاک بسپارند . درآنجا قبری برای حضرت خدیجه آماده کردند، رسول خدا درمیان آن قبر رفت و خوابید ، سپس بیرون آمد وآن گوهر پاک را در آنجا به خاک سپرد.19
خدایا!به عظمت مقام خدیجه (علیها السلام ) ما را ازشیوه زندگی سراسر درخشان اوبهره مند فرما ، و از شفاعتش در قیامت مسرور گردان .
نگاهى به آموزه هاى تربیتى در زندگى حضرت خدیجه علیهاالسلام
حضرت خدیجه همسر گرامى رسول اکرم صلى الله علیه و آله، 68 سال پیش از هجرت نبوى صلى الله علیه و آله در شهر مکه به دنیا آمد. پدر وى خویلد بن اسد و مادرش فاطمه دختر زائدة بن اصم مىباشد. او در چهل سالگى با حضرت محمد صلى الله علیه و آله که 25 سال از عمر شریفش را سپرى کرده بود ازدواج نمود. بنابر قول مشهور ثمره ازدواج خدیجه شش فرزند به نامهاى قاسم، عبدالله، رقیه، زینب، امکلثوم و فاطمه علیهاالسلام بود. قبل از اسلام وى به خاطر دارا بودن صفات پسندیده و فضائل اخلاقى و پاکدامنى، «طاهره» لقب گرفت. ثروت خدیجه در میان اهل مکه بىنظیر بود و اهالى مکه با اموال وى به صورت مضاربهاى تجارت مىکردند. خدیجه پس از ازدواج با پیامبر همه آن ثروت را در اختیار حضرت رسول نهاد و بدین ترتیب از جنبه اقتصادى، دین اسلام را تقویت نموده و در گسترش آن نهایت تلاش خود را به جاى آورد .
مقام او در نزد پیامبر اکرم به حدى بود که در مدت 25 سال زندگى مشترک با این بانوى با عظمت، آن حضرت به خاطر تکریم وى با هیچ زنى ازدواج نکرد و بهترین دوران جوانى خویش را به وى بخشید. بعد از رحلت حضرت خدیجه، رسول اکرم همیشه به یاد محبتها و تلاشهاى او بود. بنابر برخى اقوال خدیجه قبل از ازدواج با پیامبر اکرم با دو نفر دیگر به نامهاى «ابو هالة بن زراره تمیمى» و «عتیق بن عائذ مخزومى» نیز ازدواج کرده بود. این یاور با وفاى رسالت بعد از 25 سال زندگى در کنار حضرت خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله در دهمین سال بعثت در 65 سالگى و در دهم ماه رمضان چشم از جهان فرو بست و قلب رسول خدا صلى الله علیه و آله و مسلمانان را داغدار نمود .
پیامبر اکرم پیکر پاک او را در حجون با دستهاى خویش به قبر گذاشت و از شدت حزن و اندوه سال وفات او را که با فاصله اندکى از رحلت ابوطالب علیه السلام رخ داده بود، عام الحزن (سال اندوه) نامید. امیرالمؤمنین على علیه السلام به پاس خدمات آن دو بزرگوار به جهان اسلام اشعارى جانسوز سروده و در بخشى از آن حزن و ماتم قلبى خویش را بیان داشته است:
اعینى جودا بارک الله فیکما على هالکین لا ترى لهما مثلا
على سید البطحاء وابن رئیسها و سیدة النسوان اول من صلى
مهذبة قد طیب الله خیمها مبارکة والله ساق لها الفضلا
فبت اقاسى منهما الهم والثکلا مصابهما ادجى الى الجو والهواء (1)
«اى چشمان من! احسنت بر شما، [اشک بریزید] در فراق آن دو بزرگوارى که نظیر ندارند. بر سرور سرزمین بطحاء و فرزند رئیس آن و بر بانوى بانوان که نخستین نمازگزار بود. (آن بانوى) پاکدامنى که خداوند خصلتهاى او را پاکیزه کرده است. (بانوى) مبارکى که خداوند برترى را به سوى او رانده است .
مصیبت این دو عزیز فضا را بر من تیره و تار ساخته و [از این پس] شبها را در اندوه و حزن این دو سر مىکنم.»
در این نوشتار بر آن شدیم که نقش این بانوى خجسته را در گسترش آموزههاى مکتب تربیتى اسلام مورد توجه قرار داده و مواردى قابل توجه از آن را به خوانندگان گرامى تقدیم داریم. به امید این که بتوانیم از این شخصیت برجسته و بانوى نمونه در جهان اسلام درسها آموخته و با شناخت فضائل و مناقب آن بزرگوار، از او به عنوان اسوه و الگوى تربیتى پیروى کنیم .
مطالعه تاریخ زندگى حضرت خدیجه علیهاالسلام نشان مىدهد که او هم در دوران جاهلیت و هم بعد از بعثت خاتم الانبیاء داراى فضائل اخلاقى و کمالات معنوى بوده است. او در جامعه خود به عنوان یک الگوى زن برتر، تاثیر بسزایى در گسترش صفات نیک انسانى داشته است. سخاوت، کرامت، ایثار و فداکارى، عفت و پاکدامنى، دوراندیشى و درایت و توجه به مستمندان، عطوفت و مهربانى و صبر و استقامت، از جمله فضیلتهاى پسندیده ایست که صفحات تاریخ این زن نمونه را نشان مىدهد .
به همین جهت آن بانوى یگانه در میان زنان رسول خدا شرایط هم کفو بودن را احراز نمود و یک همتاى واقعى براى حضرت محمد صلى الله علیه و آله بود. عدم ازدواج مجدد پیامبر اکرم در زمان حیات خدیجه کبرى علیهاالسلام نشانگر جاذبههاى معنوى و فضائل اخلاقى بىشمار در وجود آن حضرت است، که بدون تردید برخوردارى از آن صفات نقش مهم و اساسى در زندگى رسول خدا داشته است. به همین جهت پیامبر این بانوى تربیتیافته را از برترین زنان بهشتى شمرده و مىفرماید: «افضل نساء اهل الجنة خدیجة بنت خویلد و فاطمة بنت محمد و مریم بنت عمران و آسیة بنت مزاحم امراة فرعون (2)؛ بهترین زنان اهل بهشت عبارتند از: خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد و مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم [یعنى] زن فرعون.»
مشرکان با سخنان توهینآمیز و اعمال وقیحانهاى پیامبر اکرم را ناراحت مىکردند و از این ناحیه مشکلات فراوانى پیش روى پیامبر اکرم بود، اما همه این گرفتارىها به وسیله خدیجه علیهاالسلام جبران مىشد. او شخص پیامبر و مشکلات آن حضرت را آگاهانه درک مىکرد و بدین جهت در پیشرفت اهداف آن حضرت تلاش مىنمود و سخنانش را تصدیق مىکرد و او را از تمام غمها و غصهها مىرهانید .
وفادارى این بانوى آسمانى در راه رسیدن به اهداف والاى همسر خویش، مورد توجه سیرهنویسان و محققان قرار گرفته است. او از اولین لحظات بعثت، به رسول خدا ایمان آورد و تا آخرین لحظات بر ایمان خود پاى فشرد و لحظهاى شک و تردید به دل راه نداد .
گذشته از فضائل اخلاقى، او از کمالات علمى نیز برخوردار بود. تاریخ گواهى مىدهد که خدیجه در مورد دانش عصر خود اطلاعات فراوانى داشت و از کتابهاى آسمانى آگاه و از نظر عقل و درایت و زیرکى بر تمام زنان حتى بسیارى از مردان معاصر برترى داشت. بنابراین او داراى تمام کمالات و امتیازهایى بود که یک زن مىتواند داشته باشد .
با توجه به نکات یاد شده، خدیجه به عنوان اولین بانوى مسلمان در ترویج فرهنگ اسلامى و الگوهاى یک زن مسلمان و با کمال، نقش والاى خود را ایفا کرده است و بانوان بسیارى از تربیت عملى وى درسها آموختهاند. اهمیت فضائل اخلاقى و کمالات انسانى در وجود این بانوى با فضیلت آنگاه به اوج خود مىرسد که نگاهى به وضع زن در ایام جاهلیت و قبل از بعثت پیامبر اکرم بیندازیم .
زن در آن روز نه تنها از حقوق خود محروم بود و با رقت آورترین وضع زندگى مىکرد، بلکه به عنوان مایه ننگ و عار و موجودى شوم زنده به گور مىشد. خدیجه در چنین عصرى اثبات نمود که یک زن نه تنها حق حیات دارد و باید حقوق مسلم خود را طلب نماید، بلکه مىتواند با اعمال شایسته و تلاش و کوشش، به مرحلهاى برسد که خداوند متعال به او سلام برساند؛ همچنان که امام باقر علیه السلام از پیامبر اکرم نقل مىکند: شبى که در معراج بودم، به هنگام بازگشت از سفر معراج به جبرئیل گفتم: اى جبرئیل! آیا خواستهاى از من دارى؟ گفت: خواهش من این است که از طرف خداوند و من، به خدیجه سلام برسانى. (3)
بدون تردید، مادر به عنوان مؤثرترین عامل محیطى و وراثتى در پرورش و رشد شخصیت کودک نقش به سزایى دارد. حضرت خدیجه علاوه بر این که به نص قرآن مادر روحانى همه مؤمنین است، به عنوان مادرى شایسته و با ایمان در دامن خویش، فرزندان نیک و صالحى براى رسول خدا تربیت نمود. وى شش فرزند براى پیامبر به دنیا آورد و در دامن پر مهر خویش پرورش داد که در میان آنها حضرت فاطمه علیهاالسلام از رتبه خاصى برخوردار است. دخترى که رهبرى اسلام بعد از پیامبر اکرم و حضرت على علیه السلام از نسل او پدید آمد و ادامه یافت .
این دختر با مادرش آنچنان ارتباط تنگاتنگ داشت که هنگام رحلت حضرت خدیجه، فاطمه علیهاالسلام که در حدود پنج سال داشت شدیدا بىتابى مىکرد و به دور پدر بزرگوارش مىچرخید و مىگفت: « پدر جان! مادرم کجاست؟» حضرت جبرئیل نازل شد و فرمود: یا رسول الله! خداوند مىفرماید: سلام ما را به فاطمه برسان و به او اطلاع بده که مادرش خدیجه در خانههاى بهشتى با آسیه و مریم زندگى مىکند. (4)
این دختر پاکیزه، هنگام رحلت مادر وقتى احساس کرد که حضرت خدیجه شدیدا در فراق او و پدر ارجمندش ناراحت است و نگران تنهایى و بىیاورى حضرت محمد صلى الله علیه و آله مىباشد، به مادرش دلدارى داده و گفت: «یا اماه! لاتحزنى ولا ترهبى فان الله مع ابى (5)؛ مادر جان! اندوهگین و مضطرب نباش، زیرا خداوند یار و یاور پدرم مىباشد.»
امامان معصوم علیهم السلام نیز همیشه به وجود چنین مادرى افتخار مىکردند؛ همچنان که حضرت مجتبى علیه السلام هنگامى که با معاویه مناظره مىکرد، در مورد یکى از علل انحراف معاویه از محور حق و انحطاط اخلاقى وى و سعادت و خوشبختى خود به نقش مادر در تربیت افراد اشاره کرده و فرمود: معاویه! چون مادر تو «هند» و مادربزرگت «نثیله» مىباشد [و در دامن چنین زن پست و فرومایهاى پرورش یافتهاى] این گونه اعمال زشت از تو سر مىزند و سعادت ما خانواده در اثر تربیت در دامن مادرانى پاک و پارسا همچون خدیجه علیهاالسلام و فاطمه علیهاالسلام مىباشد. (6)
هنگام رحلت حضرت خدیجه، فاطمه علیهاالسلام که در حدود پنج سال داشت شدیدا بىتابى مىکرد و به دور پدر بزرگوارش مىچرخید و مىگفت: « پدر جان! مادرم کجاست؟» حضرت جبرئیل نازل شد و فرمود: یا رسول الله! خداوند مىفرماید: سلام ما را به فاطمه برسان و به او اطلاع بده که مادرش خدیجه در خانههاى بهشتى با آسیه و مریم زندگى مىکند.
امام حسین علیه السلام در روز عاشورا براى معرفى خویش و آگاه کردن دلهاى بیدار، به مادرش فاطمه علیهاالسلام و مادربزرگ شایسته و فداکارش حضرت خدیجه اشاره نموده و فرمود: « شما را به خدا قسم مىدهم! آیا مىدانید که مادر من «فاطمه زهرا» دختر محمد است؟! گفتند: آرى [ ... فرمود: ] شما را به خدا قسم مىدهم! آیا مىدانید که مادربزرگ من خدیجه دختر خویلد، نخستین زنى است که اسلام را پذیرفت؟! گفتند: آرى.» (7)
حضرت خدیجه علاوه بر این که در دامان پر مهر و عطوفت خویش فرزندان پیامبر را پرورش داد، فرزندان شایستهاى را نیز قبل از ازدواج با پیامبر تربیت کرده بود که از جمله آنها هند بن ابى هاله مىباشد . او (هند) در مدت سه شبانه روزى که پیامبر اکرم در هنگام هجرت در غار ثور مخفى شده بود، به همراه على علیه السلام دور از چشم مشرکان مکه محرمانه به پیامبر صلى الله علیه و آله آذوقه مىبرد و برمىگشت. وى مردى بزرگوار، شریف، فصیح و محدث بود و از شوهر دیگر خدیجه به نام ابى هالة بن زرارة تمیمى متولد شده بود. (8)
هند پسر خدیجه همان کسى است که امام حسن علیه السلام به عنوان دایى خود از وى نام مىبرد. وى اوصاف و شمایل رسول خدا را براى امام مجتبى علیه السلام توصیف مىکرد و بسیار مورد علاقه پیامبر اکرم بود. او بتهاى مشرکان را مىشکست (9) و در جنگ جمل در رکاب حضرت على علیهالسلام به شهادت رسید. (10) و (11)
مهرورزى و محبت به کودکان و رفع نیازهاى معنوى و عاطفى فرزندان، یکى دیگر از اصول تربیتى اسلام مىباشد. حضرت خدیجه به عنوان یک مادر دلسوز و مربى آگاه در این مورد حساسیت ویژهاى داشت . ماجراى زیر بیانگر این ویژگى حضرت خدیجه مىباشد .
در ایام بیمارى خدیجه که به مرگ وى انجامید، روزى اسماء بنت عمیس به عیادتش آمد، او خدیجه را گریان و ناراحت مشاهده کرد و به او دلدارى داده و گفت: تو از بهترین زنان عالم محسوب مىشوى، تو تمام اموالت را در راه خداوند بخشیدى، تو همسر رسول گرامى اسلام هستى و بارها تو را به بهشت بشارت داده است. با این همه چرا گریان و نگران هستى؟
خدیجه علیهاالسلام فرمود: اسماء! من در فکر این هستم که دختر هنگام ازدواج نیاز به مادر دارد تا نگرانىها و اسرارش را به مادر بگوید و خواستههایش را به عنوان محرم اسرار مطرح نماید، فاطمه کوچک است، مىترسم کسى نباشد که متکفل کارهاى وى در هنگام عروسى شود و برایش مادرى کند .
اسماء بنت عمیس گفت: اى بانوى من! نگران نباش من با تو عهد مىکنم که اگر تا آن موقع زنده ماندم به جاى تو براى فاطمه مادرى کنم و نیازهاى روحى و عاطفى وى را برطرف نمایم .
بعد از وفات خدیجه علیهاالسلام هنگامى که شب ازدواج حضرت فاطمه علیهاالسلام فرا رسید، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: همه زنها از اتاق عروس خارج شوند و کسى در آنجا باقى نماند. همه رفتند، اما پیامبر اکرم متوجه شد که هنوز اسماء بنت عمیس در اتاق باقى مانده است. فرمود: آیا نگفتم همه زنان بیرون روند؟ اسماء گفت: چرا یا رسولالله من شنیدم و قصد مخالفت با فرمایش شما را نداشتم، ولى عهد من با خدیجه مرا بر آن داشت که در اینجا بمانم؛ چون با خدیجه پیمان بستهام که در چنین شبى براى فاطمه مادرى کنم. (12)
حضرت رسول اکرم با شنیدن این سخن به گریه در آمد و فرمود: تو را به خدا سوگند براى این کار ایستادهاى؟ اسماء عرض کرد: آرى. پیامبر دست به دعا برداشته و براى اسماء بنت عمیس دعا کرد. (13)
حضرت خدیجه گذشته از فضائل اخلاقى، از کمالات علمى نیز برخوردار بود. تاریخ گواهى مىدهد که خدیجه در مورد دانش عصر خود اطلاعات فراوانى داشت و از کتابهاى آسمانى آگاه و از نظر عقل و درایت و زیرکى بر تمام زنان حتى بسیارى از مردان معاصر برترى داشت. بنابراین او داراى تمام کمالات و امتیازهایى بود که یک زن مىتواند داشته باشد .
همچنین حضرت خدیجه در مورد آینده دختر خردسال خویش خطاب به پیامبر اکرم دغدغههایى را به این ترتیب بیان نمود: یا رسولالله! این دختر من - با اشاره به حضرت فاطمه علیهاالسلام - بعد از من غریب و تنها خواهد شد. مبادا کسى از زنان قریش او را آزار برساند، مبادا کسى به صورتش سیلى بزند، مبادا کسى صداى خود را بر روى او بلند کند، مبادا کسى با او رفتارى تند و خشن داشته باشد. (14)
یکى از برنامههاى تربیتى اسلام، آموزش آیین شوهردارى به بانوان مىباشد . اگر به آمار اختلافات خانوادگى و طلاق و ناهنجارىهاى خانوادهها توجه شود، بخش قابل توجهى از این مشکلات به رفتارهاى بانوان و زنان و دختران جوان بر مىگردد و این همه، به خاطر ناآگاهى و عدم توجه به حقوق شوهران، رعایت نکردن آداب معاشرت، عدم آگاهى از اصول شوهردارى در اسلام است. حضرت خدیجه علیهاالسلام در ترویج آیین شوهردارى اسلامى و رعایت حقوق همسر، نهایت تلاش را به عمل مىآورد .
حضرت خدیجه علیهاالسلام با شیوههاى مختلفى فضاى خانواده را آرام نگاه داشته و امنیت روحى و روانى را براى شوهر و فرزندان برقرار و زمینه را براى رشد فضائل اخلاقى فراهم مىآورد. در اینجا به برخى از روشهاى تکریم شوهر و همسردارى حضرت خدیجه اشاره مىکنیم:
الف) ابراز محبت:
حضرت خدیجه در فرصتهاى مناسب به همسر گرامى خویش ابراز علاقه و محبت مىکرد . او در قالب اشعارى زیبا درباره پیامبر اکرم، مکنونات قلبى خویش را چنین ابراز مىدارد:
فلو اننى امشیت فى کل نعمة و دامت لى الدنیا و ملک الاکاسرة
فما سویت عندى جناح بعوضة اذا لم یکن عینى لعینک ناظرة (15)
«اگر تمام نعمتهاى دنیا و سلطنتهاى پادشاهان را داشته باشم و ملک آنها همیشه از آن من باشد، به نظر من به اندازه بال پشهاى ارزش ندارد زمانى که چشم من به چشم تو نیفتد.»
بدون شک هر زنى از شوهر خویش انتظارات و توقعاتى دارد. این درخواستهاى معقول زن، اگر در محیطى محبتآمیز و همراه با حفظ حریمهاى اخلاقى باشد، امرى پسندیدهتر و جذاب خواهد بود . اگر این خواستهها به صورت غیرمستقیم انجام گیرد، در تحکیم روابط خانوادگى و افزایش محبت تاثیرى فوق العاده خواهد داشت. حضرت خدیجه علیهاالسلام خدمات زیادى را در خانه پیامبر اکرم انجام داده و صدمات فراوانى متحمل شده بود، از این رو به صورت طبیعى مىتوانست انتظارات و توقعاتى را نیز از آن حضرت داشته باشد، اما او هیچگاه خواستههاى شخصى خویش را به صورت مستقیم بیان نمىکرد بلکه سعى مىکرد آنها را به عنوان یک پیشنهاد و یا خواهش غیر مهم و در کمال ادب و احترام مطرح نماید.
حضرت خدیجه در آستانه وفات خویش هنگامى که وصیتهاى خود را بیان مىکرد، آنها را در قالب یک گفت و گوى صمیمانه و محبتآمیز مطرح نمود . وى خطاب به پیامبر اکرم عرض کرد: «یا رسول الله! چند وصیت دارم، البته من در حق تو کوتاهى کردم، مرا عفو کن .
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: هرگز از تو تقصیرى مشاهده نکردم. تو نهایت درجه تلاش خود را به کار گرفتى و در خانه من زحمات و مشکلات زیادى را متحمل شدى و تمام دارایى خود را در راه خدا مصرف کردى. حضرت خدیجه علیهاالسلام عرض کرد: یا رسول الله! مىخواهم خواستهاى را توسط دخترم فاطمه به شما برسانم و شرم دارم آن را مستقیما بازگو نمایم .
پیامبر از منزل خدیجه بیرون رفت. آنگاه خدیجه دخترش فاطمه را صدا کرد و به او گفت: عزیزم! به پدر بزرگوارت بگو که مادرم مىگوید: من از قبر هراسناکم، دوست دارم مرا در لباسى که هنگام نزول وحى به تن داشتى کفن کرده و در قبر بگذارى. فاطمه علیهاالسلام به نزد پدر آمده و پیام مادرش را رساند . پیامبر آن لباس را براى خدیجه فرستاد . هنگامى که فاطمه علیهاالسلام آن را آورد، نشاط زیادی وجود خدیجه را فرا گرفت. آنگاه حضرت خدیجه با دلى آرام چشم از جهان فرو بست . پیامبر اکرم مشغول تجهیز و غسل و حنوط وى شد، هنگامى که خواست خدیجه را کفن کند، حضرت جبرئیل امین نازل شد و گفت: یا رسول الله! خداوند سلام مىرساند و مىفرماید: کفن خدیجه به عهده ماست و آن یک کفن بهشتى خواهد بود. پیامبر اکرم اول با پیراهن خود و از روى آن با کفن بهشتى خدیجه را کفن کرد .
خانواده کانون آرامش و راحتىبخش هر انسانى است. مردى که در بیرون خانه با هزاران مشکل و گرفتارى رو به روست و گاهى در راه رسیدن به هدف و کسب روزى حلال سخنان ناروا شنیده و لطمات روحى و جسمى زیادى را متحمل مىشود، انتظار دارد که کسى از وى دلجویى کرده و حرف دلش را شنیده و با کلمات شفابخش و برخوردهاى آسایش آفرین مرهم گذار دردهاى انباشته در دل او باشد .
خدیجه پس از ازدواج با پیامبر همه آن ثروت را در اختیار حضرت رسول نهاد و بدین ترتیب از جنبه اقتصادى، دین اسلام را تقویت نموده و در گسترش آن نهایت تلاش خود را به جاى آورد .
حضرت خدیجه چنین همسرى براى پیامبر اکرم بود. مشرکان با سخنان توهینآمیز و اعمال وقیحانهاى پیامبر اکرم را ناراحت مىکردند و از این ناحیه مشکلات فراوانى پیش روى پیامبر اکرم بود، اما همه این گرفتارىها به وسیله خدیجه علیهاالسلام جبران مىشد . او شخص پیامبر و مشکلات آن حضرت را آگاهانه درک مىکرد و بدین جهت در پیشرفت اهداف آن حضرت تلاش مىنمود و سخنانش را تصدیق مىکرد و او را از تمام غمها و غصهها مىرهانید .
علامه سید شرف الدین در این مورد مىنویسد: «او مدت 25 سال با پیامبر صلى الله علیه و آله زندگى کرد بدون آنکه زن دیگرى در زندگى او شریک شود و اگر در حیات باقى مىماند، پیامبر باز هم شریک دیگرى انتخاب نمىکرد. او در تمام طول زندگى زناشویى شریک درد و رنج پیامبر بود، زیرا با مال خود به او نیرو مىبخشید و با گفتار و کردار از او دفاع مىنمود و به او در مقابل عذاب و درد کافران که در راه رسالت و اداى آن نصیبش مىکردند تسلى مىداد. او به همراه على علیه السلام هنگام نزول نخستین وحى آسمانى به پیامبر، در غار حرا بود.» (16)
پیامبر اکرم در مورد همسر گرامى خویش مىفرماید: «خدیجه زنى بود که چون همه از من روى مىگردانیدند او به من روى مىکرد و چون همه از من مىگریختند، به من محبت و مهربانى مىکرد و چون همه دعوت مرا تکذیب مىکردند به من ایمان مىآورد و مرا تصدیق مىکرد. در مشکلات زندگى مرا یارى مىداد و با مال خود کمک مىکرد و غم از دلم مىزدود.» (17)
خدیجه آنچنان در روح و جان همسر بزرگوارش تاثیر گذاشته بود که مدتها بعد از رحلت حضرت خدیجه علیهاالسلام، هرگاه حضرت رسول صلى الله علیه و آله گوسفندى را ذبح مىکرد، مىفرمود سهمى هم برای دوستان خدیجه بفرستید، زیرا من دوستان خدیجه را هم دوست مىدارم .
هر جوانى در زندگى خویش نیاز به ازدواج دارد و ازدواج در اسلام، یک امر مقدس و عبادت محسوب مىشود. دختر و پسرى که مىخواهند به سوى امر مقدس ازدواج قدم بردارند، اولین گام را از خود دوستى به سوى غیردوستى بر مىدارند، آنان با امضاى پیمان مقدس زناشویى از دایره خودخواهى بیرون رفته و با وارد شدن به مرحله جدیدى از زندگى، بخشى از کمبودهاى خود را جبران مىکنند که از جمله آنها مىتوان به بقاى نسل، رسیدن به آرامش و سکون، تکمیل و تکامل، تامین نیاز جنسى، سلامت و امنیت اجتماعى و تامین نیازهاى روحى و روانى اشاره کرد . اما در این میان مهمترین دغدغههاى هر دختر و پسر جوان که در آستانه ازدواج قرار مىگیرد، برترین معیارها و ملاکهاى ازدواج در انتخاب همسر آیندهاش مىباشد .
حضرت خدیجه علیهاالسلام به عنوان الگوى دختران و زنان مسلمان در مورد انتخاب حضرت محمد صلى الله علیه و آله به عنوان همسر آینده خویش ملاکها و اصولى را مطرح مىکند که از گفت و گوى وى با پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله معلوم مىشود .
خدیجه هنگام پیشنهاد ازدواج با رسول خدا صلى الله علیه و آله به وى گفت: به خاطر خویشاوندیت با من، بزرگواریت، امانتدارى تو در میان مردم، اخلاق نیک و راست گوئیت، مایلم با تو ازدواج کنم . (18)
ارزش این انتخاب خدیجه آنگاه نمایان مىشود که بدانیم او در آن هنگام، موقعیتى عالى و ممتاز در جامعه خود داشت و تمام امکانات و زمینهها براى ازدواج وى با هر یک از جوانان نامدار و ثروتمند قریش فراهم بود .
آری! پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یار دیرینه خود را از دست داد.
چون حضرت خدیجه بانوی فداکار و همسر بی نهایت مهربان حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) در سن شصت و پنجسالگی از دنیا رفت ، پیامبر (صلی الله علیه و آله) او را با دست مبارک خویش در حجون مکه (قبرستان ابوطالب) به خاک سپردند . حزن در گذشت او پیامبر (صلی الله علیه و آله) را بسیار محزون ساخت به همین دلیل آن حضرت سال در گذشتحضرت خدیجه را عام الحزن - سال اندوه - نام نهاد. از ثروت بسیار حضرت خدیجه همسر بیهمتای پیامبر (صلی الله علیه و آله) اسلام رونق یافت .
پدر او: خو یلد بن عبد الغری بن قُصَی بن کلاب است.
مادر او: فاطمه دختر زائده بن أصَم است.
تولد: سال 68 پیش از هجرت
فرزندان: قاسم، عبدا...، زینب، ام کلثوم، فاطمه و رقیه میباشند.
لقب: طاهره
وفات: در ماه رمضان سال دهم بعثت و پس از سه روز بعد از وفات ابوطالب است.
در هنگام ازدواج با پیغمبر(صلی الله علیه و آله) عمر شریف آن حضرت 25 سال و عمر خدیجه 40 سال بود. ثروتش از همه قریش بیشتر بود و اهالی مکه با اموال او پیش از آنکه با پیغمبر (صلی الله علیه و آله) ازدواج کند تجارت میکردند و خدیجه پس از ازدواج با پیغمبر هر چه داشت به وی بخشید و این ثروت هنگفت از پایههای تشکیل دهنده دعوت اسلامی به شمار میرود.
سخن از اسلام خدیجه گفتن در واقع سخن از اسلام در روز نخستین است. همه امت اتفاق نظر دارند که خدیجه اولین بانویی است که اسلام آورده است. در همان زمانی که پیامبر گرامی از اذیت و آزار و دشواریها رنج میبرد، آنجا کسی بود که از بار اندوه و غمهای او میکاست و موجب میشد که غمها و اندوههای خویش را به فراموشی سپارد. او تنها خدیجه همان زن با ایمان بود، همان زن گران قدری که یاور و شریک محمد (صلی الله علیه و آله) بود.
رسول گرامی (صلی الله علیه و آله) به خاطر صداقت و امانتی که از او نمایان شده بود به صادق و امین معروف بود و خداوند حاضر و ناصر چنین میخواست که خدیجه دارای سیره ای باشد که بدان از همه زنان منحصر به فرد باشد، به همین جهت در دوره جاهلیت به طاهره معروف بود و همین لقب برای شرف و افتخار او کافی است.
ثروتمندترین زن قریش و شاید ثروتمندترین زن سرزمین بطحا اینک قصد ازدواج کرده است. بسیاری در این اندیشهاند که چه مَهر گزافی باید پرداخته شود! امّا خدیجه(علیهاالسلام) مهرش را از مال خود قرار داد. چشمها به تحیّر گشوده شد و زبانها به سرزنش. یکی از قریش گفت: «عجب است که مهر را زنان برای مردان ضامن میشوند!» و ابوطالب عموی بزرگوار پیامبر ـ که سلام خدا بر آنها باد ـ همان دریای غیرت و کوه صلابت، خروشید که: «اگر شوهران دیگر چون فرزند برادر من باشند زنان به گرانترین قیمتها و بلندترین مهرها ایشان را طلب خواهند کرد و چون مانند شما باشند، زنان مهر گران از شما خواهند خواست» و به راستی که خدیجه عالمی را به پای یک نگاه مهربان پیامبر(صلی الله علیه و آله) فدا میکرد.
مناقب خدیجه فراوان است و او از میان زنان کسی است که به مرحله کمال رسیده است. او خردمند و با جلال و متدین و پاکدامن و بزرگوار و از اهل بهشت بود. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) او را ستایش میکرد و بر دیگر زنان مؤمن برتری میداد و او را بسیار بزرگ میداشت تا جائیکه عایشه میگفت: به زنی رشک نبردم آنچنان که به خدیجه حسد ورزیدم زیرا که پیامبر (صلی الله علیه و آله) بسیار زیاد از او یاد میکرد.
خدیجه بنت خُوَیْلِدْ ـ که سلام خدا بر او باد ـ زنی بود مورد احترام و صاحب نام، آن هم در دوران تاریک جاهلیّت عرب و دوران ننگ شمردن زنان.
اخلاق حَسَنه، بزرگواری و بزرگ منشی خدیجه از سوی و ثروت بسیار او از سوی دیگر او را در میان زنان قریش و بلکه زنان عرب برتری داده بود، آن گونه که او را ملکه عرب و سیّده بطحا لقب داده بودند. زنی پاکدامن و عفیف، با اخلاق و آدابی نیکو و با مرتبهای بالا از فهم و اندیشه؛ زنی که لایق همسری با خورشید هدایت و لایق مادری برترینِ زنانِ عالم، فاطمه زهرا، شد. زنی فداکار و از جان گذشته که در راه محبّت پیامبر نه از ثروت و شهرت اجتماعی، که از جان نیز دریغ نکرد. سلام خدا بر او باد.
آخرین سخن خدیجه، به هنگامی که بر بستر مرگ خفته بود، از درد و رنج هائی که در راه پیامبر(صلی الله علیه و آله) دیده بود کم ارج تر نبود. لحظهای که شبح مرگ بر چهره او سایه افکنده بود به پیامبر چنین میگوید:
« ای رسول خدا ...... من در حق تو کوتاهی کردم و آنچه شایسته تو بود، انجام ندادم.از من در گذر و اگر اکنون، دل در طلب چیزی داشته باشم, خشنودی توست.»
کلمات بر لبان پاکش میلغزد و آخرین نفسهایش را با خشوع و ایمان بر میآورد ......
حضرت خدیجه علیهاالسلام پیش از ولادتْ در کتاب آسمانی انجیل که بر حضرت عیسی نازل شد، به عنوان «بانوی مبارکه» و هم دم مریم در بهشت یاد شده است. هم چنین در عصر جاهلیت که بسیاری از زنان به انحرافهای عصر جاهلی آلوده بودند، حضرت خدیجه علیهاالسلام به خاطر قداست و پاکی به عنوان «طاهره» یعنی پاک سرشت و پاک روش خوانده شد. از سویی نیز شخصیت خدیجه علیهاالسلام آن چنان چشم گیر بود که او را به عنوان «بانوی بانوان» و «سرور زنان» میخواندند. لقب دیگر آن حضرت «کبری» است که به معنی «ارجمند و والا مقام» میباشد.
ستایش پیامبر از خدیجه سخنی طولانی است که آنرا راویان حدیث و نویسندگان تاریخ، در آثار خویش بر شمردهاند. اما تنها به عنوان نمونه، عایشه که خود از همسران پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) پس از خدیجه (علیها السلام) میباشد، علاقه و محبت شدید آن حضرت نسبت به خدیجه کبری(علیها السلام) را این گونه توصیف میکند: " من خدیجه را هرگز ندیده بودم، اما آنچنان که بر خدیجه حسد ورزیدم، بر هیچ یک از همسران پیامبر رشک نبردم، چرا که پیامبر او را بسیار یاد میکرد(مستدرک صحیحین، جلد 3، صفحه 186- أسد الغابة، جلد 5، صفحه 438).... او از خانه بیرون نمیآمد مگر آنکه خدیجه را یاد میکرد و او را به نیکی ستایش مینمود(الإستیعاب، جلد 2، صفحه 721- أسد الغابة، جلد 5، صفحه 539)... و از ستایش او و استغفار برای او دل تنگ و خسته نمیشد(سیر أعلام النبلاء، جلد 2، صفحه 82)... هرگاه رسول خدا گوسفندی را ذبح میکرد، میگفت آن را به دوستان خدیجه بفرستید. سر انجام روزی علت این کار را پرسیدم؛ فرمود: من دوست خدیجه را هم دوست دارم....(الإصابة، جلد 4، صفحه 275 )
آری؛ آسمان بوی غم میدهد، هوا پر از ماتم است؛ صدای شکستن بغض میآید.
آه ، ریحانه نبی امشب داغدار است، خورشید میگرید چرا که خیرالنساء بی مادر شده است.
دستان خاک، سلطان غمها را به میعادگاه خویشتن دعوت کرده است. اشکهای کودک نبی نالهی "وا امّاه" سر داده است.
این بار نیز عاشقی وفادار به خاک پیوست. مصطفی بییاور گشته است و شهر مکه در آغوش غم خفته است ...
پاینده باد واژه زیبای مادر، که از آغاز تا پایان خلقت، نقش دلهای مهربان است. چه زیباست تکرار نام مادر بر لبان دختری که خود مادری درد آشناست؛ فاطمه.
فاطمه علیهاالسلام سوگوار مادری فداکارست.
چقدر دشوار است تحمل رحلت مادری چنان صمیمی که در رحم خویش با او سخن میگفته است.
بازار اشک، در چشمان فاطمه رونق گرفته است و رسول خدا، خود، دل شکسته و نالان، دلجوی فاطمه (علیهاالسلام) غمگین است.
خدیجه علیهاالسلام ، همسری مهربان، که با شنیدن اولین ندای وحدانیت، رو به سوی قبله میکند و خدای را به یکتایی میخواند، پذیرای پیامبری مبعوث و لرزان بازگشته از حرا و شاهد نبوت، اکنون آرام، آرمیده است.
«تنهایی» به گریه میافتد، هنگامی که ناچار باید همدم رسول خدا شود.
و فاطمه، گریان بر مزار مادر با او وداعی جاودانه میسراید: مادر! قسم به خدایی که به من قدرت داد تا در رحم با تو سخن بگویم و سبب آرامش تو باشم و سوگند به نوری که از تو زاده شدم، پدرم را تنها نخواهم گذاشت
امّا خدیجه، هرگز رنج تنهایی را بر محمد بر نمیتابد و دختر کوچک خویش را به تیمارداری پدر میگمارد. زین پس، فاطمه (علیهاالسلام) تیماردار و غمخوار پدر خواهد بود، در لحظههای خاکستر و سنگ و دشنام.
پروردگارا! همسر فداکار محمد (صلیاللهعلیهوآلهو سلم) به سوی تو میآید؛ زنی که برای دین تو و در راه رسول تو، از دنیا چشم پوشیده و غرق در جمال نور است؛ کولهباری از زخم زبان قبیله قریش را لِه کرد و پر افتخار، خود را همسر وفادار محمد امین نامید تا یار و یاور رسالت او باشد و نامش در پیشگاه حق، در صف اولین زنان بزرگ عالم درآید.
و فاطمه، گریان بر مزار مادر با او وداعی جاودانه میسراید: مادر! قسم به خدایی که به من قدرت داد تا در رحم با تو سخن بگویم و سبب آرامش تو باشم و سوگند به نوری که از تو زاده شدم، پدرم را تنها نخواهم گذاشت.
و این پیمانی خواهد بود، میان ما سه تن.
مادرم! چه خوش آرام گرفتهای نزد پروردگارت بر بلند جایگاه بهشت، که همسر رسول خدا را که از جان و مال خود برای اعتلای اسلام عزیز گذشت جز این جایگاه نشاید.
رفتنت ای بزرگ مادر! غمی است بر دل و اشکی است در چشم من و پدر.
رحمت خدا بر خدیجه (علیهاالسلام) باد که شاخههای بیپناه رسالت، بر ریشههای مقتدرش پیوند خورده بودند.
آری اسلامی که امروز به ما رسیده است از گذشت و فداکاری انسانهایی این چنین، شکوفا شده است. کسانی که هیچ چیز خود را از اسلام دریغ نکرده و عاشقانه برای رشد و بالندگی اسلام عزیز مرارت ها و رنجهای فراوان متحمل شدند. ضمن عرض تسلیت به پیشگاه سیده نساء عالمین؛ حضرت فاطمه (علیهاالسلام) و تسلیت محضر آخرین فرزند ایشان امام زمان(علیه السلام)،
1.قوت قلب و شجاعت
اما صادق (ع) فرمود : هر که این سوره را در میدان جنگ تلاوت نماید لشکر دشمن به لرزه می افتد همچنین تلاوت این سوره باعث قوت قلب و شجاعت می گردد.
2.دفع دشمنان
از امام صادق (ع) منقول است : که سوره فیل را جهت دفع دشمنان در شب جمعه ما بین نماز شام و خفتن هزار و دویست و پنچاه بار بخواند.