نگاهى به آموزه هاى تربیتى در زندگى حضرت خدیجه علیهاالسلام
حضرت خدیجه همسر گرامى رسول اکرم صلى الله علیه و آله، 68 سال پیش از هجرت نبوى صلى الله علیه و آله در شهر مکه به دنیا آمد. پدر وى خویلد بن اسد و مادرش فاطمه دختر زائدة بن اصم مىباشد. او در چهل سالگى با حضرت محمد صلى الله علیه و آله که 25 سال از عمر شریفش را سپرى کرده بود ازدواج نمود. بنابر قول مشهور ثمره ازدواج خدیجه شش فرزند به نامهاى قاسم، عبدالله، رقیه، زینب، امکلثوم و فاطمه علیهاالسلام بود. قبل از اسلام وى به خاطر دارا بودن صفات پسندیده و فضائل اخلاقى و پاکدامنى، «طاهره» لقب گرفت. ثروت خدیجه در میان اهل مکه بىنظیر بود و اهالى مکه با اموال وى به صورت مضاربهاى تجارت مىکردند. خدیجه پس از ازدواج با پیامبر همه آن ثروت را در اختیار حضرت رسول نهاد و بدین ترتیب از جنبه اقتصادى، دین اسلام را تقویت نموده و در گسترش آن نهایت تلاش خود را به جاى آورد .
مقام او در نزد پیامبر اکرم به حدى بود که در مدت 25 سال زندگى مشترک با این بانوى با عظمت، آن حضرت به خاطر تکریم وى با هیچ زنى ازدواج نکرد و بهترین دوران جوانى خویش را به وى بخشید. بعد از رحلت حضرت خدیجه، رسول اکرم همیشه به یاد محبتها و تلاشهاى او بود. بنابر برخى اقوال خدیجه قبل از ازدواج با پیامبر اکرم با دو نفر دیگر به نامهاى «ابو هالة بن زراره تمیمى» و «عتیق بن عائذ مخزومى» نیز ازدواج کرده بود. این یاور با وفاى رسالت بعد از 25 سال زندگى در کنار حضرت خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله در دهمین سال بعثت در 65 سالگى و در دهم ماه رمضان چشم از جهان فرو بست و قلب رسول خدا صلى الله علیه و آله و مسلمانان را داغدار نمود .
پیامبر اکرم پیکر پاک او را در حجون با دستهاى خویش به قبر گذاشت و از شدت حزن و اندوه سال وفات او را که با فاصله اندکى از رحلت ابوطالب علیه السلام رخ داده بود، عام الحزن (سال اندوه) نامید. امیرالمؤمنین على علیه السلام به پاس خدمات آن دو بزرگوار به جهان اسلام اشعارى جانسوز سروده و در بخشى از آن حزن و ماتم قلبى خویش را بیان داشته است:
اعینى جودا بارک الله فیکما على هالکین لا ترى لهما مثلا
على سید البطحاء وابن رئیسها و سیدة النسوان اول من صلى
مهذبة قد طیب الله خیمها مبارکة والله ساق لها الفضلا
فبت اقاسى منهما الهم والثکلا مصابهما ادجى الى الجو والهواء (1)
«اى چشمان من! احسنت بر شما، [اشک بریزید] در فراق آن دو بزرگوارى که نظیر ندارند. بر سرور سرزمین بطحاء و فرزند رئیس آن و بر بانوى بانوان که نخستین نمازگزار بود. (آن بانوى) پاکدامنى که خداوند خصلتهاى او را پاکیزه کرده است. (بانوى) مبارکى که خداوند برترى را به سوى او رانده است .
مصیبت این دو عزیز فضا را بر من تیره و تار ساخته و [از این پس] شبها را در اندوه و حزن این دو سر مىکنم.»
در این نوشتار بر آن شدیم که نقش این بانوى خجسته را در گسترش آموزههاى مکتب تربیتى اسلام مورد توجه قرار داده و مواردى قابل توجه از آن را به خوانندگان گرامى تقدیم داریم. به امید این که بتوانیم از این شخصیت برجسته و بانوى نمونه در جهان اسلام درسها آموخته و با شناخت فضائل و مناقب آن بزرگوار، از او به عنوان اسوه و الگوى تربیتى پیروى کنیم .
مطالعه تاریخ زندگى حضرت خدیجه علیهاالسلام نشان مىدهد که او هم در دوران جاهلیت و هم بعد از بعثت خاتم الانبیاء داراى فضائل اخلاقى و کمالات معنوى بوده است. او در جامعه خود به عنوان یک الگوى زن برتر، تاثیر بسزایى در گسترش صفات نیک انسانى داشته است. سخاوت، کرامت، ایثار و فداکارى، عفت و پاکدامنى، دوراندیشى و درایت و توجه به مستمندان، عطوفت و مهربانى و صبر و استقامت، از جمله فضیلتهاى پسندیده ایست که صفحات تاریخ این زن نمونه را نشان مىدهد .
به همین جهت آن بانوى یگانه در میان زنان رسول خدا شرایط هم کفو بودن را احراز نمود و یک همتاى واقعى براى حضرت محمد صلى الله علیه و آله بود. عدم ازدواج مجدد پیامبر اکرم در زمان حیات خدیجه کبرى علیهاالسلام نشانگر جاذبههاى معنوى و فضائل اخلاقى بىشمار در وجود آن حضرت است، که بدون تردید برخوردارى از آن صفات نقش مهم و اساسى در زندگى رسول خدا داشته است. به همین جهت پیامبر این بانوى تربیتیافته را از برترین زنان بهشتى شمرده و مىفرماید: «افضل نساء اهل الجنة خدیجة بنت خویلد و فاطمة بنت محمد و مریم بنت عمران و آسیة بنت مزاحم امراة فرعون (2)؛ بهترین زنان اهل بهشت عبارتند از: خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد و مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم [یعنى] زن فرعون.»
مشرکان با سخنان توهینآمیز و اعمال وقیحانهاى پیامبر اکرم را ناراحت مىکردند و از این ناحیه مشکلات فراوانى پیش روى پیامبر اکرم بود، اما همه این گرفتارىها به وسیله خدیجه علیهاالسلام جبران مىشد. او شخص پیامبر و مشکلات آن حضرت را آگاهانه درک مىکرد و بدین جهت در پیشرفت اهداف آن حضرت تلاش مىنمود و سخنانش را تصدیق مىکرد و او را از تمام غمها و غصهها مىرهانید .
وفادارى این بانوى آسمانى در راه رسیدن به اهداف والاى همسر خویش، مورد توجه سیرهنویسان و محققان قرار گرفته است. او از اولین لحظات بعثت، به رسول خدا ایمان آورد و تا آخرین لحظات بر ایمان خود پاى فشرد و لحظهاى شک و تردید به دل راه نداد .
گذشته از فضائل اخلاقى، او از کمالات علمى نیز برخوردار بود. تاریخ گواهى مىدهد که خدیجه در مورد دانش عصر خود اطلاعات فراوانى داشت و از کتابهاى آسمانى آگاه و از نظر عقل و درایت و زیرکى بر تمام زنان حتى بسیارى از مردان معاصر برترى داشت. بنابراین او داراى تمام کمالات و امتیازهایى بود که یک زن مىتواند داشته باشد .
با توجه به نکات یاد شده، خدیجه به عنوان اولین بانوى مسلمان در ترویج فرهنگ اسلامى و الگوهاى یک زن مسلمان و با کمال، نقش والاى خود را ایفا کرده است و بانوان بسیارى از تربیت عملى وى درسها آموختهاند. اهمیت فضائل اخلاقى و کمالات انسانى در وجود این بانوى با فضیلت آنگاه به اوج خود مىرسد که نگاهى به وضع زن در ایام جاهلیت و قبل از بعثت پیامبر اکرم بیندازیم .
زن در آن روز نه تنها از حقوق خود محروم بود و با رقت آورترین وضع زندگى مىکرد، بلکه به عنوان مایه ننگ و عار و موجودى شوم زنده به گور مىشد. خدیجه در چنین عصرى اثبات نمود که یک زن نه تنها حق حیات دارد و باید حقوق مسلم خود را طلب نماید، بلکه مىتواند با اعمال شایسته و تلاش و کوشش، به مرحلهاى برسد که خداوند متعال به او سلام برساند؛ همچنان که امام باقر علیه السلام از پیامبر اکرم نقل مىکند: شبى که در معراج بودم، به هنگام بازگشت از سفر معراج به جبرئیل گفتم: اى جبرئیل! آیا خواستهاى از من دارى؟ گفت: خواهش من این است که از طرف خداوند و من، به خدیجه سلام برسانى. (3)
بدون تردید، مادر به عنوان مؤثرترین عامل محیطى و وراثتى در پرورش و رشد شخصیت کودک نقش به سزایى دارد. حضرت خدیجه علاوه بر این که به نص قرآن مادر روحانى همه مؤمنین است، به عنوان مادرى شایسته و با ایمان در دامن خویش، فرزندان نیک و صالحى براى رسول خدا تربیت نمود. وى شش فرزند براى پیامبر به دنیا آورد و در دامن پر مهر خویش پرورش داد که در میان آنها حضرت فاطمه علیهاالسلام از رتبه خاصى برخوردار است. دخترى که رهبرى اسلام بعد از پیامبر اکرم و حضرت على علیه السلام از نسل او پدید آمد و ادامه یافت .
این دختر با مادرش آنچنان ارتباط تنگاتنگ داشت که هنگام رحلت حضرت خدیجه، فاطمه علیهاالسلام که در حدود پنج سال داشت شدیدا بىتابى مىکرد و به دور پدر بزرگوارش مىچرخید و مىگفت: « پدر جان! مادرم کجاست؟» حضرت جبرئیل نازل شد و فرمود: یا رسول الله! خداوند مىفرماید: سلام ما را به فاطمه برسان و به او اطلاع بده که مادرش خدیجه در خانههاى بهشتى با آسیه و مریم زندگى مىکند. (4)
این دختر پاکیزه، هنگام رحلت مادر وقتى احساس کرد که حضرت خدیجه شدیدا در فراق او و پدر ارجمندش ناراحت است و نگران تنهایى و بىیاورى حضرت محمد صلى الله علیه و آله مىباشد، به مادرش دلدارى داده و گفت: «یا اماه! لاتحزنى ولا ترهبى فان الله مع ابى (5)؛ مادر جان! اندوهگین و مضطرب نباش، زیرا خداوند یار و یاور پدرم مىباشد.»
امامان معصوم علیهم السلام نیز همیشه به وجود چنین مادرى افتخار مىکردند؛ همچنان که حضرت مجتبى علیه السلام هنگامى که با معاویه مناظره مىکرد، در مورد یکى از علل انحراف معاویه از محور حق و انحطاط اخلاقى وى و سعادت و خوشبختى خود به نقش مادر در تربیت افراد اشاره کرده و فرمود: معاویه! چون مادر تو «هند» و مادربزرگت «نثیله» مىباشد [و در دامن چنین زن پست و فرومایهاى پرورش یافتهاى] این گونه اعمال زشت از تو سر مىزند و سعادت ما خانواده در اثر تربیت در دامن مادرانى پاک و پارسا همچون خدیجه علیهاالسلام و فاطمه علیهاالسلام مىباشد. (6)
هنگام رحلت حضرت خدیجه، فاطمه علیهاالسلام که در حدود پنج سال داشت شدیدا بىتابى مىکرد و به دور پدر بزرگوارش مىچرخید و مىگفت: « پدر جان! مادرم کجاست؟» حضرت جبرئیل نازل شد و فرمود: یا رسول الله! خداوند مىفرماید: سلام ما را به فاطمه برسان و به او اطلاع بده که مادرش خدیجه در خانههاى بهشتى با آسیه و مریم زندگى مىکند.
امام حسین علیه السلام در روز عاشورا براى معرفى خویش و آگاه کردن دلهاى بیدار، به مادرش فاطمه علیهاالسلام و مادربزرگ شایسته و فداکارش حضرت خدیجه اشاره نموده و فرمود: « شما را به خدا قسم مىدهم! آیا مىدانید که مادر من «فاطمه زهرا» دختر محمد است؟! گفتند: آرى [ ... فرمود: ] شما را به خدا قسم مىدهم! آیا مىدانید که مادربزرگ من خدیجه دختر خویلد، نخستین زنى است که اسلام را پذیرفت؟! گفتند: آرى.» (7)
حضرت خدیجه علاوه بر این که در دامان پر مهر و عطوفت خویش فرزندان پیامبر را پرورش داد، فرزندان شایستهاى را نیز قبل از ازدواج با پیامبر تربیت کرده بود که از جمله آنها هند بن ابى هاله مىباشد . او (هند) در مدت سه شبانه روزى که پیامبر اکرم در هنگام هجرت در غار ثور مخفى شده بود، به همراه على علیه السلام دور از چشم مشرکان مکه محرمانه به پیامبر صلى الله علیه و آله آذوقه مىبرد و برمىگشت. وى مردى بزرگوار، شریف، فصیح و محدث بود و از شوهر دیگر خدیجه به نام ابى هالة بن زرارة تمیمى متولد شده بود. (8)
هند پسر خدیجه همان کسى است که امام حسن علیه السلام به عنوان دایى خود از وى نام مىبرد. وى اوصاف و شمایل رسول خدا را براى امام مجتبى علیه السلام توصیف مىکرد و بسیار مورد علاقه پیامبر اکرم بود. او بتهاى مشرکان را مىشکست (9) و در جنگ جمل در رکاب حضرت على علیهالسلام به شهادت رسید. (10) و (11)
مهرورزى و محبت به کودکان و رفع نیازهاى معنوى و عاطفى فرزندان، یکى دیگر از اصول تربیتى اسلام مىباشد. حضرت خدیجه به عنوان یک مادر دلسوز و مربى آگاه در این مورد حساسیت ویژهاى داشت . ماجراى زیر بیانگر این ویژگى حضرت خدیجه مىباشد .
در ایام بیمارى خدیجه که به مرگ وى انجامید، روزى اسماء بنت عمیس به عیادتش آمد، او خدیجه را گریان و ناراحت مشاهده کرد و به او دلدارى داده و گفت: تو از بهترین زنان عالم محسوب مىشوى، تو تمام اموالت را در راه خداوند بخشیدى، تو همسر رسول گرامى اسلام هستى و بارها تو را به بهشت بشارت داده است. با این همه چرا گریان و نگران هستى؟
خدیجه علیهاالسلام فرمود: اسماء! من در فکر این هستم که دختر هنگام ازدواج نیاز به مادر دارد تا نگرانىها و اسرارش را به مادر بگوید و خواستههایش را به عنوان محرم اسرار مطرح نماید، فاطمه کوچک است، مىترسم کسى نباشد که متکفل کارهاى وى در هنگام عروسى شود و برایش مادرى کند .
اسماء بنت عمیس گفت: اى بانوى من! نگران نباش من با تو عهد مىکنم که اگر تا آن موقع زنده ماندم به جاى تو براى فاطمه مادرى کنم و نیازهاى روحى و عاطفى وى را برطرف نمایم .
بعد از وفات خدیجه علیهاالسلام هنگامى که شب ازدواج حضرت فاطمه علیهاالسلام فرا رسید، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: همه زنها از اتاق عروس خارج شوند و کسى در آنجا باقى نماند. همه رفتند، اما پیامبر اکرم متوجه شد که هنوز اسماء بنت عمیس در اتاق باقى مانده است. فرمود: آیا نگفتم همه زنان بیرون روند؟ اسماء گفت: چرا یا رسولالله من شنیدم و قصد مخالفت با فرمایش شما را نداشتم، ولى عهد من با خدیجه مرا بر آن داشت که در اینجا بمانم؛ چون با خدیجه پیمان بستهام که در چنین شبى براى فاطمه مادرى کنم. (12)
حضرت رسول اکرم با شنیدن این سخن به گریه در آمد و فرمود: تو را به خدا سوگند براى این کار ایستادهاى؟ اسماء عرض کرد: آرى. پیامبر دست به دعا برداشته و براى اسماء بنت عمیس دعا کرد. (13)
حضرت خدیجه گذشته از فضائل اخلاقى، از کمالات علمى نیز برخوردار بود. تاریخ گواهى مىدهد که خدیجه در مورد دانش عصر خود اطلاعات فراوانى داشت و از کتابهاى آسمانى آگاه و از نظر عقل و درایت و زیرکى بر تمام زنان حتى بسیارى از مردان معاصر برترى داشت. بنابراین او داراى تمام کمالات و امتیازهایى بود که یک زن مىتواند داشته باشد .
همچنین حضرت خدیجه در مورد آینده دختر خردسال خویش خطاب به پیامبر اکرم دغدغههایى را به این ترتیب بیان نمود: یا رسولالله! این دختر من - با اشاره به حضرت فاطمه علیهاالسلام - بعد از من غریب و تنها خواهد شد. مبادا کسى از زنان قریش او را آزار برساند، مبادا کسى به صورتش سیلى بزند، مبادا کسى صداى خود را بر روى او بلند کند، مبادا کسى با او رفتارى تند و خشن داشته باشد. (14)
یکى از برنامههاى تربیتى اسلام، آموزش آیین شوهردارى به بانوان مىباشد . اگر به آمار اختلافات خانوادگى و طلاق و ناهنجارىهاى خانوادهها توجه شود، بخش قابل توجهى از این مشکلات به رفتارهاى بانوان و زنان و دختران جوان بر مىگردد و این همه، به خاطر ناآگاهى و عدم توجه به حقوق شوهران، رعایت نکردن آداب معاشرت، عدم آگاهى از اصول شوهردارى در اسلام است. حضرت خدیجه علیهاالسلام در ترویج آیین شوهردارى اسلامى و رعایت حقوق همسر، نهایت تلاش را به عمل مىآورد .
حضرت خدیجه علیهاالسلام با شیوههاى مختلفى فضاى خانواده را آرام نگاه داشته و امنیت روحى و روانى را براى شوهر و فرزندان برقرار و زمینه را براى رشد فضائل اخلاقى فراهم مىآورد. در اینجا به برخى از روشهاى تکریم شوهر و همسردارى حضرت خدیجه اشاره مىکنیم:
الف) ابراز محبت:
حضرت خدیجه در فرصتهاى مناسب به همسر گرامى خویش ابراز علاقه و محبت مىکرد . او در قالب اشعارى زیبا درباره پیامبر اکرم، مکنونات قلبى خویش را چنین ابراز مىدارد:
فلو اننى امشیت فى کل نعمة و دامت لى الدنیا و ملک الاکاسرة
فما سویت عندى جناح بعوضة اذا لم یکن عینى لعینک ناظرة (15)
«اگر تمام نعمتهاى دنیا و سلطنتهاى پادشاهان را داشته باشم و ملک آنها همیشه از آن من باشد، به نظر من به اندازه بال پشهاى ارزش ندارد زمانى که چشم من به چشم تو نیفتد.»
بدون شک هر زنى از شوهر خویش انتظارات و توقعاتى دارد. این درخواستهاى معقول زن، اگر در محیطى محبتآمیز و همراه با حفظ حریمهاى اخلاقى باشد، امرى پسندیدهتر و جذاب خواهد بود . اگر این خواستهها به صورت غیرمستقیم انجام گیرد، در تحکیم روابط خانوادگى و افزایش محبت تاثیرى فوق العاده خواهد داشت. حضرت خدیجه علیهاالسلام خدمات زیادى را در خانه پیامبر اکرم انجام داده و صدمات فراوانى متحمل شده بود، از این رو به صورت طبیعى مىتوانست انتظارات و توقعاتى را نیز از آن حضرت داشته باشد، اما او هیچگاه خواستههاى شخصى خویش را به صورت مستقیم بیان نمىکرد بلکه سعى مىکرد آنها را به عنوان یک پیشنهاد و یا خواهش غیر مهم و در کمال ادب و احترام مطرح نماید.
حضرت خدیجه در آستانه وفات خویش هنگامى که وصیتهاى خود را بیان مىکرد، آنها را در قالب یک گفت و گوى صمیمانه و محبتآمیز مطرح نمود . وى خطاب به پیامبر اکرم عرض کرد: «یا رسول الله! چند وصیت دارم، البته من در حق تو کوتاهى کردم، مرا عفو کن .
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: هرگز از تو تقصیرى مشاهده نکردم. تو نهایت درجه تلاش خود را به کار گرفتى و در خانه من زحمات و مشکلات زیادى را متحمل شدى و تمام دارایى خود را در راه خدا مصرف کردى. حضرت خدیجه علیهاالسلام عرض کرد: یا رسول الله! مىخواهم خواستهاى را توسط دخترم فاطمه به شما برسانم و شرم دارم آن را مستقیما بازگو نمایم .
پیامبر از منزل خدیجه بیرون رفت. آنگاه خدیجه دخترش فاطمه را صدا کرد و به او گفت: عزیزم! به پدر بزرگوارت بگو که مادرم مىگوید: من از قبر هراسناکم، دوست دارم مرا در لباسى که هنگام نزول وحى به تن داشتى کفن کرده و در قبر بگذارى. فاطمه علیهاالسلام به نزد پدر آمده و پیام مادرش را رساند . پیامبر آن لباس را براى خدیجه فرستاد . هنگامى که فاطمه علیهاالسلام آن را آورد، نشاط زیادی وجود خدیجه را فرا گرفت. آنگاه حضرت خدیجه با دلى آرام چشم از جهان فرو بست . پیامبر اکرم مشغول تجهیز و غسل و حنوط وى شد، هنگامى که خواست خدیجه را کفن کند، حضرت جبرئیل امین نازل شد و گفت: یا رسول الله! خداوند سلام مىرساند و مىفرماید: کفن خدیجه به عهده ماست و آن یک کفن بهشتى خواهد بود. پیامبر اکرم اول با پیراهن خود و از روى آن با کفن بهشتى خدیجه را کفن کرد .
خانواده کانون آرامش و راحتىبخش هر انسانى است. مردى که در بیرون خانه با هزاران مشکل و گرفتارى رو به روست و گاهى در راه رسیدن به هدف و کسب روزى حلال سخنان ناروا شنیده و لطمات روحى و جسمى زیادى را متحمل مىشود، انتظار دارد که کسى از وى دلجویى کرده و حرف دلش را شنیده و با کلمات شفابخش و برخوردهاى آسایش آفرین مرهم گذار دردهاى انباشته در دل او باشد .
خدیجه پس از ازدواج با پیامبر همه آن ثروت را در اختیار حضرت رسول نهاد و بدین ترتیب از جنبه اقتصادى، دین اسلام را تقویت نموده و در گسترش آن نهایت تلاش خود را به جاى آورد .
حضرت خدیجه چنین همسرى براى پیامبر اکرم بود. مشرکان با سخنان توهینآمیز و اعمال وقیحانهاى پیامبر اکرم را ناراحت مىکردند و از این ناحیه مشکلات فراوانى پیش روى پیامبر اکرم بود، اما همه این گرفتارىها به وسیله خدیجه علیهاالسلام جبران مىشد . او شخص پیامبر و مشکلات آن حضرت را آگاهانه درک مىکرد و بدین جهت در پیشرفت اهداف آن حضرت تلاش مىنمود و سخنانش را تصدیق مىکرد و او را از تمام غمها و غصهها مىرهانید .
علامه سید شرف الدین در این مورد مىنویسد: «او مدت 25 سال با پیامبر صلى الله علیه و آله زندگى کرد بدون آنکه زن دیگرى در زندگى او شریک شود و اگر در حیات باقى مىماند، پیامبر باز هم شریک دیگرى انتخاب نمىکرد. او در تمام طول زندگى زناشویى شریک درد و رنج پیامبر بود، زیرا با مال خود به او نیرو مىبخشید و با گفتار و کردار از او دفاع مىنمود و به او در مقابل عذاب و درد کافران که در راه رسالت و اداى آن نصیبش مىکردند تسلى مىداد. او به همراه على علیه السلام هنگام نزول نخستین وحى آسمانى به پیامبر، در غار حرا بود.» (16)
پیامبر اکرم در مورد همسر گرامى خویش مىفرماید: «خدیجه زنى بود که چون همه از من روى مىگردانیدند او به من روى مىکرد و چون همه از من مىگریختند، به من محبت و مهربانى مىکرد و چون همه دعوت مرا تکذیب مىکردند به من ایمان مىآورد و مرا تصدیق مىکرد. در مشکلات زندگى مرا یارى مىداد و با مال خود کمک مىکرد و غم از دلم مىزدود.» (17)
خدیجه آنچنان در روح و جان همسر بزرگوارش تاثیر گذاشته بود که مدتها بعد از رحلت حضرت خدیجه علیهاالسلام، هرگاه حضرت رسول صلى الله علیه و آله گوسفندى را ذبح مىکرد، مىفرمود سهمى هم برای دوستان خدیجه بفرستید، زیرا من دوستان خدیجه را هم دوست مىدارم .
هر جوانى در زندگى خویش نیاز به ازدواج دارد و ازدواج در اسلام، یک امر مقدس و عبادت محسوب مىشود. دختر و پسرى که مىخواهند به سوى امر مقدس ازدواج قدم بردارند، اولین گام را از خود دوستى به سوى غیردوستى بر مىدارند، آنان با امضاى پیمان مقدس زناشویى از دایره خودخواهى بیرون رفته و با وارد شدن به مرحله جدیدى از زندگى، بخشى از کمبودهاى خود را جبران مىکنند که از جمله آنها مىتوان به بقاى نسل، رسیدن به آرامش و سکون، تکمیل و تکامل، تامین نیاز جنسى، سلامت و امنیت اجتماعى و تامین نیازهاى روحى و روانى اشاره کرد . اما در این میان مهمترین دغدغههاى هر دختر و پسر جوان که در آستانه ازدواج قرار مىگیرد، برترین معیارها و ملاکهاى ازدواج در انتخاب همسر آیندهاش مىباشد .
حضرت خدیجه علیهاالسلام به عنوان الگوى دختران و زنان مسلمان در مورد انتخاب حضرت محمد صلى الله علیه و آله به عنوان همسر آینده خویش ملاکها و اصولى را مطرح مىکند که از گفت و گوى وى با پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله معلوم مىشود .
خدیجه هنگام پیشنهاد ازدواج با رسول خدا صلى الله علیه و آله به وى گفت: به خاطر خویشاوندیت با من، بزرگواریت، امانتدارى تو در میان مردم، اخلاق نیک و راست گوئیت، مایلم با تو ازدواج کنم . (18)
ارزش این انتخاب خدیجه آنگاه نمایان مىشود که بدانیم او در آن هنگام، موقعیتى عالى و ممتاز در جامعه خود داشت و تمام امکانات و زمینهها براى ازدواج وى با هر یک از جوانان نامدار و ثروتمند قریش فراهم بود .