سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! ... می دانم برترین توشه رهرو به سوی تو، اراده استوار و فروتنی یاری خواهانه است و اینک، قلبم با اراده ای استوار و فروتنی متواضعانه با تو رازگویی می کند . [امام صادق علیه السلام ـ در دعایش هنگام رفتن نزد منصور، خلیفه عبّاسی ـ]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :8
بازدید دیروز :6
کل بازدید :123211
تعداد کل یاداشته ها : 63
103/1/10
2:1 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
ali asghari[149]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
در انتظار آفتاب دلتنگ... منتظرظهور دفتــر ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید دل نوشته های علمی پژوهشی تجربی شهید علی پور سکوت ابدی حامل نور ... ساعت یک و نیم آن روز حدیث .: شهر عشق :. کلارآباد دات کام بادصبا منطقه آزاد من.تو.خدا حرم الشهدا سیاه مشق های میم.صاد فرهنگ شهادت حکیم دزفولی کلبه تنهایی راه فضیلت گروه اینترنتی جرقه داتکو دفاع مقدس آتیه سازان اهواز کنج دلتنگی های من! شاهکار عزای حسینی عاشق دربدر نبض شاه تور می گذره ... عدالت جویان نسل بیدار صل الله علی الباکین علی الحسین مناجات با عشق مسعود رضانژاد فهادانـ سبک سری های قلم... شهد صد سال حسرت ....سمت آسمان.... خوشنویسی ایرانی * امام مبین * دکتر علی حاجی ستوده آسمون عشق آرمش در هیاهو تا رطب های من شود باده.. نخل جان مرا شراب بده حاج آقا مسئلةٌ تسنیم عاشقانه یکی بود هنوزهم هست باران روانشناسی جالب دل بی تاب من pasargad2797 تنهایی من درس نو رهبرم کویر دلم همیشه عطشان است برای لبخندهای آسمانی و بارانیت تنها همسنگری 110 عشق و صداقت سرما دلتنگیهام ماهمه سربازتوایم خامنه ای آسمانی Alamot Alamot Alamot Alamot Alamot

 

نشانه  های ولایت پذیری

حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان

 

مسئله  بشریت

باید توجه داشت فرار از پذیرفتن "رفعنا بعضهم فوق بعض درجات"، تنها در جامعه ی دینی نیست. در یک جامعه ی لائیک هم، کسانی را میبینیم که شخصیتاً نمیخواهند این واقعیت را بپذیرند و به دنبال فرصتی میگردند تا طوری زندگی کنند که کسی فوق آنها وجود نداشته باشد.

البته این در جای خود یک ارزش است که انسان برای رفعت موقعیت خود تلاش کند، ولی نباید ارزشهای دیگران را هم انکار کرد. اما در این میان بعضیها خود را برتر از دیگران میدانند. ریشه ی قدرتطلبی صهیونیستها همیناست. آنها نمیتوانند این واقعیت هستی را بپذیرند و میگویند ما بنی اسرائیل، قوم برتر هستیم؛ در صورتی که هر فرد یا جامعه ای از یک جهت برتری دارد. آفریقاییها بر آسیاییها از یک جهت برتر هستند، آسیاییها بر اروپاییها از یک جهت، اروپاییها بر دیگران از جهت دیگر... البته منظور از برتری در این مورد، برتری ارزشی یا دینی نیست.

به هر حال کسانی که این تفاوتها و نظام تسخیری را میپذیرند، از نظر روحی و اخلاقی تعادل دارند و امکان تعامل اجتماعی بسیار بالایی هم پیدا میکنند؛ انعطاف پذیر هستند و همیشه از زندگی خرسندند. بسیاری از اتفاقها که در زندگی رخ میدهد و خیلیها را ناراحت میکند، نمیتواند اینگونه انسانها را ناآرام کند. آنها میتوانند به همه چیز زیبا نگاه کنند و بهره ی درستی ببرند. مثلاً چیزی را که نمیدانند، راحت میپرسند. بعضیها که خودشان در یک رشته ی علمی تخصص دارند، گاهی چیزی را که در یک حوزه ی دیگر نمیدانند، بسیار متواضعانه سؤال میکنند. انسان از تواضع و آزادمنشی آنها لذت میبرد. آنها به راحتی میپذیرند که در مسائلی، دیگران بر ایشان برتری دارند.

از طرف دیگر گاهی کسی در رشته ای تخصص دارد و در رشته های دیگر نه، اما نمیخواهد بپذیرد. به جای اینکه درست و سر راست بپرسد، با کنایه میگوید: شما در اینباره چیزی میدانید!؟ نمیداند که اینجا نباید مثل استاد سؤال کرد، بلکه باید مثل یک شاگرد مسأله را مطرح نمود. البته این طبع انسان است که به "أنا ربّکم الأعلی"2 میل دارد. یک حالت فرعونی است که در همه هست و نمیگذارد کوچکی کردن را بپذیرد.

بنابراین باید روی نهادینه کردن این خصلت بسیار ساده، کار کرد. باید برای خودمان تکرار کنیم و بپذیریم که انسانها بر یکدیگر برتری دارند؛ به یکدیگر محتاج میشوند و باید به هم خدمت کنند. باید به راحتی این تفوقهای نسبی در "نظام تسخیری" را پذیرفت. اگر این حقیقت را به راحتی بپذیریم، تواضع در جان ما ریشه میگیرد و رشد میکند.

 

ریشه ولایتگریزی

این نکته در آیه ی مذکور، از مطالب بسیار کلیدی قرآن در مباحث اجتماعی است؛ چنانکه استاد شهید مطهری در کتاب جهانبینی توحیدی میگوید: "آیه ی مورد نظر، رابطه ی تکوینی انسانها را در زندگی اجتماعی بیان میکند که رابطه ی تسخیری عموم برای عموم است و میتوان گفت از نظر بیان فلسفه ی اجتماعی اسلام، مهمترین آیات است."3

این آیه در واقع مربوط به کسانی است که پیامبری پیامبر را قبول ندارند و نمیپذیرند. مشکل آنها این است که چرا یک انسان و یا این شخص باید پیامبر باشد!؟ انگار آنها باید تعیین کنند چه کسی یا چه نوع موجودی باید پیامبر شود. خداوند متعال در آغاز آیه ی مورد نظر میفرماید: "أهم یقسمون رحمة ربّک"؛ منظور از رحمت در اینجا "نبوت" است که با "ولایت" هم ارتباط تنگاتنگی دارد.4 آیا انسانها باید مشخص کنند که شایسته است پیامبری را به چه کسی بدهند!؟ خداوند توضیح میدهد که شما حتی برای تقسیم معیشت خود به من محتاج هستید! من با ملاحظات خودم امکانات زندگی را به انسانها میبخشم. بنابراین مشخص است که رحمت را هم خودم باید تقسیم کنم. تشخیص این امور از انسانها برنمیآید.

 

یکی از تفاوتهای انسانها در دنیا این است که یکی پیامبر میشود و دیگری نمیشود. یکی امام است و دیگری مأموم. البته اگر بحث امامت و ولایت هم در کار نباشد، انسانها در داشتن میزان قدرت تأثیرگذاری بر یکدیگر، با هم مساوی نیستند. بعضیها- صرف نظر از اینکه شایستگی دارند یا نه- ذاتاً توانایی رهبری و مدیریت بیشتری دارند. اما همان کسانی که نظام تبعیضی و تسخیری را نمیپذیرند، این تفاوت را نیز نمیپذیرند. ربط بحث نظام تبعیض و تسخیر با "ولایتپذیری"، این است.

نکته ی مهم آن است که برخی افراد به دلیل بیظرفیتی و یا دیگر مشکلات شخصیتی، نظام تسخیری را نمیپذیرند و در برخی موارد برتریهای دیگران را قبول نمیکنند. حتی بدشان نمیآید دیگران را برده ی خود قرار دهند؛ مانند ثروتمندانی که وقتی به شخصیتی باسواد برخورد میکنند، نه فقط در برابر او تواضع نمیکنند، بلکه میخواهند با پول، او را در برابر خود متواضع کنند.

 

ممکن است این تعبیر نسبت به ولایت، بی احترامی تلقی شود، اما واقعیت این است که انگار برخی دیواری کوتاهتر از دیوار ولایت پیدا نمیکنند و تا به پیامبر و امام میرسند، ولایتگریز و تسخیرناپذیر میشوند! پیامبر و امام، برتری دارند اما زور نمیگویند؛ مهربان هستند و به دیگران میدان میدهند. از این رو برخی که مشکل شخصیتی دارند- مثلاً از تکبر و حسادت پر بهره اند- ضمن نپذیرفتن شأن آنها، از مهربانیشان سوء استفاده میکنند. البته همین انسانها در برخی موارد که مجبور باشند، اهل معامله اند و نظام تسخیری را میپذیرند.

شاید چون پیامبر(ص) خودش به دنبال انسانها آمده و میفرماید: "قولوا لا إله إلا الله، تفلحوا" مظلومتر از او پیدا نمیکنند. نوبت به پیامبر و امام که میرسد، همه بازی درمیآورند که چرا این آقا پیامبر شود!؟ همین کسانی که به پیامبری یک شخص اعتراض میکنند، هزاران تفاوت و تبعیض دیگر را در دنیا میبینند و دم برنمیآورند؛ گرچه اگر زمینه اش باشد، سعی میکنند آن تفاوتها را هم نپذیرند و ظلم میکنند، ولی به پیامبر و امام که میرسند، به دلائلی حساسیتشان بیشتر میشود.

 

آیه   ی 32 سوره ی زخرف میفرماید: آیا رحمت پروردگار را شما باید تقسیم کنید!؟ آیا شما باید تعیین کنید که پروردگار این نعمت را به چه کسی بدهد؟ اشاره ی آیه به این است که در واقع بعضیها نتوانستهاند تفاوت در نظام تسخیری را بپذیرند. نه تنها تا جایی که میتوانند زیر بار کسی نمیروند، بلکه میخواهند همه را زیر بار خودشان بیاورند. نوبت به پیامبری و ولایت هم که برسد، ولایتگریزی میکنند. اگر بتوانند، ولایت ستیزی هم خواهند کرد.

 

 


90/4/16::: 8:11 ع
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ سلام به همه ی دوستان عید رو به همه تبریک میگم ...
+ سلام دوستان من یه سوال داشتم؛ من یه صفحه ی اختصاصی تو وبلاگم ساختم اما نمیدونم چه طوری مطلب در اون صفحه ارسال کنم ؟! اگه میشه راهنمایی کنید ممنون ....
+ دوستان به زودی مطالبی رو در وبلاگم قرار میدم که اگه بخونیدشون قلبتون آتیش میگیره؛ بیاید و نظر بدید ممنون ....
+ کسی تو پیام رسان نیست جواب ما رو بده
+ بعد از مدتها قصد دارم وبلاگم رو به روز کنم با مطالبی انتقادی دعوت میکنم دوستان بعد از قرار دادن مطالب به وبلاگم بیان و نظر بدن ممنون ....
+ سلام به بچه های گل و گلاب
+ کسی نیست جواب ما رو بده ؟!
+ دوستان یه سوال: من یک آهنگی رو آپلود کردم و میخوام اون رو در وبلاگم قرار بدم تا پخش بشه باید چه کار کنم ؟!
+ یعنی کسی نیست جواب سلام ما رو بده؛ نه ؟!
+ سلام به همه ی دوستان؛ یه دو سه ماهی میشد که نیومده بودم؛ چه خبرا؟! همه که ایشالله خوبن دیگه ...